کد مطلب:149407 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:157

رضا و تسلیم
در كتاب راهنمای دانشوران این رباعی را به ركن الدین محمود خوافی نسبت


می دهد:



غواصی كن گرت گهر می باید

غواصان را چار هنر می باید



سر رشته به دست یار و جان در كف

دم نازدن و قدم زسر می باید



در این رباعی حقیقت تسلیم از جنبه ی مثبت، خوب بیان شده. تسلیم، سكوت و سكون و توقف نیست؛ تغییر كیفیت حركت است؛ [مشتمل بر] فرقی است كه حركت یك غواص در قعر دریا با حركت معمولی یك آدم در خیابان دارد از چهار جهت:

یكی اینكه سر رشته ی كار در دست دیگری است یعنی امر و فرمان از خداست، طرح و نقشه ی شخصی و تبعیت از هوای نفس نیست.

دوم خطرناك بودن اقدام و در معرض كام اژدهاها و نهنگهای اجتماع رفتن، و هر لحظه خطر این است كه تصادف با یك نهنگ عظیم الجثه بشود و او را به كام بكشد.

سوم دم نازدن و دهان بستن و حركت كردن نظیر سربازی كه در فرمان فرمانده خودش هست و همینكه فرمان رسد، دست بالا می كند كه سمعا و طاعة و حركت می كند، و به عبارت دیگر انضباط.

چهارم اینكه باید با سر رفت نه با پا، یعنی منتهای میل و شوق و عشق لازم است. تنها حالت انقیاد و اطاعت و دم نزدن كافی نیست، عشق و محرك درونی در پرستش لازم است، عبادة الاحرار و العشاق باید باشد.

در قرآن كریم اشاره به جهت اول و سوم می كند آنجا كه می گوید: «فلا و ربك لا یؤمنون حتی یحكموك فیما شجر بینهم» [1] و البته وقتی كه غواصی با این چهار هنر صورت گرفت، آن وقت است كه گوهرها از قعر دریا استخراج می شود.


[1] نساء / 65. [نه، به خدا سوگند ايمان ندارند تا اينكه در مشاجرات خود، تو را داوري دهند.].